پل ابی

تمرین

پل ابی

تمرین

هنوز


با صدای زنگ در بطرف ایفون رفت
گوشی رو برداشت.باورش نمیشد.تصویر مرتضی در کنار دختر
وپسری جوون که بلند بلند میخندیدند
--راستی بابا گفتی سالها قبل تو این کوچه عاشق کی بودی؟
گوشی تو دستش لرزید !
با صدایی لرزان گفت:بفرمایید
-سلام ببخشید..اگه اجازه بدید اومدیم خونه رو ببینیم .…
-متاسفم اقا  دیشب خونه رو اجاره دادم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد