پل ابی

تمرین

پل ابی

تمرین

ایام عزاداری

می بینید.فوران میکنه.سیل  روتماشا می کنید.خوب دیگه اصلا قلم نه ببخشید
کیبورد که تایپش خوب باشه.خواننده هم داره اونم چی؟ به وفور.
خداییش برا چی دارم مینویسم؟
می نویسم یه کم  مثلا نوشتنم بهتر شه. اما انگار..تو فیری نداره ننه
اکشال نداره.
--------------------
تا دیروز و شاید دیروز تر که هنوز بوی شیر  خشک در دهانمان مزه می داد.با خود ارزو میکردم
فی الواقع بزرگترین ارزویمان بود.
کاش من هم زمان امام حسین ع را درک می کردم.اما با گذشت برگهایی از تقویم
.حال خدارا شاکرم.که در ان هنگام نبوده ام..
و با خود می گویم.چه یارانی بوده اند یاران حسین بن علیَ ع.
.
ایام عزاداری سالار شهیدان تسلیت باد.

همه چیزبه تو ختم میشود!

مشغول است..
گاه صدایی ...
از سر گرسنگی!
شاید تشنگی!
دانه ای فراهم است!
بیچاره مرغ!
فرقی به حالش نمیکند..
عزا یا عروسی!
او همیشه یک پایش گیر است!
........................
جاده به پایان نمی رسد
مگر انتهایش
تو ایستاده باشی!

تو


تو در میان مصرع های گم شده ام حضور داری..در میان نقاشیهای رنگ نشده ام
و در تمامی بارانهایی که بی بهانه می بارد
بغض ان ابرهایی...
تو در درخشش یک سیب سرخ میان دستهای حوای خیالم  میخندی ودر مهربانی یک  انار سرخ و شیرین میان دستهای رویاهام ترک میخوری. تو چون سپیدار های بلند در کنار پرچینهای انتظار سایه داری..تو کیستی که همیشه  سرک میکشی دزدانه به لبخندهای
 ان سوی اینه ها